توهم زیبای من :]
بازم نمیدونم چن_
✮ ✮ ✮ ✮ ✮ ✮ ✮ ✮ ✮
ا/ت: وای دیگه نمیکشممممیمنقنفنفنف
کازوتورا: باز چته
ا/ت: تا خونه خیلییی راه موندهههه
کازوتورا: میتونستم کولت میکردم ولی مطعسفانه با خوشبختانه توهمم😔🤌🏻
ا/ت: کم کم دارم شک میکنم توهمی
کازوتورا: همینه که هستتتتتتت عیشششش
*ا/ت تو راه میره یه مغازهه یه چی میخره بخوره*
کازوتورا: چیخریدیییی
ا/ت: از اینااااا
*یهو یه پسره (همکلاسی) میاد سمت ا/ت *
پسره: عه ا/ت چاننن سلاممم
ا/ت: سلام چیروسنپاییی *اسمی که در کوه هم پیدا نمیشود*
*حرف میزنن*
کازوتورا: دور شوووو
دورررررر شوووووووو *درحال سیع هستن ولی اوشون که اینو نمیبین_😀🎀*
ا/ت: بله درست_ د فردا میبینمتون
*پسره میره*
ا/ت: کازو کرم داریییییی؟
کازوتورا: چرا باهاش حرف زدییییی
ا/ت: چون میشناسمش؟
کازوتورا: عیح عیححححح
*برمیگردن خونه*
ا/ت: چرا امسال تموم نمیشههههه
کازوتورا: مگه چن ماه دیگه سال نو نیس_
ا/ت: چرااا ولییییی چن ماه خیلیههه
کازوتورا: تحمل کن خب
*ا/ت که میخاد بزنه تو دهن کازوتورا ولی بجاش میره بیرون از اتاق*
ا/ت: مامانننننننن
مامانش: جانم
ا/ت: میگمم شام چی داریممممم
مامانش: تربچ_ چیز سفارش بده
ا/ت: عیبابا باشهه
*سفارش میدن دیه*
⛧ از اونجایی که مغزم نمیکشه ... دوماه بعد درحالی که کازوتورا ا/ت ژانو دوست داره⛧
ا/ت: امشب فستیوالهههه
کازوتورا: خب؟
ا/ت: خب که به جمالتتتتتتت
کازوتورا: چ فرقی داره بازم شبه دیگه
ا/ت: ای خفه بمیریییی
*توی فستیوال*
دوستای ا/ت: ا/ت چانننن اومدییییی؟
ا/ت: ا... سومیماسنن دیر کردمم دنبال لباسم بوددمممم
پسره: ا/ت چان دوباره همو دیدیم
ا/ت: ماکه هروز مدرسه همو میبن_ بله بله درسته سلام چیروسنپای
*کازوتورا که داره میترکه (دقت فرمایید بچه کیمونو پوشیده🥹👍🏻)*
✮ ✮ ✮ ✮ ✮ ✮ ✮ ✮ ✮
فشاری شید بعد سال ها پارت دادم یاح یاح
✮ ✮ ✮ ✮ ✮ ✮ ✮ ✮ ✮
ا/ت: وای دیگه نمیکشممممیمنقنفنفنف
کازوتورا: باز چته
ا/ت: تا خونه خیلییی راه موندهههه
کازوتورا: میتونستم کولت میکردم ولی مطعسفانه با خوشبختانه توهمم😔🤌🏻
ا/ت: کم کم دارم شک میکنم توهمی
کازوتورا: همینه که هستتتتتتت عیشششش
*ا/ت تو راه میره یه مغازهه یه چی میخره بخوره*
کازوتورا: چیخریدیییی
ا/ت: از اینااااا
*یهو یه پسره (همکلاسی) میاد سمت ا/ت *
پسره: عه ا/ت چاننن سلاممم
ا/ت: سلام چیروسنپاییی *اسمی که در کوه هم پیدا نمیشود*
*حرف میزنن*
کازوتورا: دور شوووو
دورررررر شوووووووو *درحال سیع هستن ولی اوشون که اینو نمیبین_😀🎀*
ا/ت: بله درست_ د فردا میبینمتون
*پسره میره*
ا/ت: کازو کرم داریییییی؟
کازوتورا: چرا باهاش حرف زدییییی
ا/ت: چون میشناسمش؟
کازوتورا: عیح عیححححح
*برمیگردن خونه*
ا/ت: چرا امسال تموم نمیشههههه
کازوتورا: مگه چن ماه دیگه سال نو نیس_
ا/ت: چرااا ولییییی چن ماه خیلیههه
کازوتورا: تحمل کن خب
*ا/ت که میخاد بزنه تو دهن کازوتورا ولی بجاش میره بیرون از اتاق*
ا/ت: مامانننننننن
مامانش: جانم
ا/ت: میگمم شام چی داریممممم
مامانش: تربچ_ چیز سفارش بده
ا/ت: عیبابا باشهه
*سفارش میدن دیه*
⛧ از اونجایی که مغزم نمیکشه ... دوماه بعد درحالی که کازوتورا ا/ت ژانو دوست داره⛧
ا/ت: امشب فستیوالهههه
کازوتورا: خب؟
ا/ت: خب که به جمالتتتتتتت
کازوتورا: چ فرقی داره بازم شبه دیگه
ا/ت: ای خفه بمیریییی
*توی فستیوال*
دوستای ا/ت: ا/ت چانننن اومدییییی؟
ا/ت: ا... سومیماسنن دیر کردمم دنبال لباسم بوددمممم
پسره: ا/ت چان دوباره همو دیدیم
ا/ت: ماکه هروز مدرسه همو میبن_ بله بله درسته سلام چیروسنپای
*کازوتورا که داره میترکه (دقت فرمایید بچه کیمونو پوشیده🥹👍🏻)*
✮ ✮ ✮ ✮ ✮ ✮ ✮ ✮ ✮
فشاری شید بعد سال ها پارت دادم یاح یاح
۵.۳k
۱۲ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.